دارد زمان آمدنت دیر میشود  دارد جوان سینه زنت پیر میشود   تاثیر گریه های غریبانه شماست  دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود

دارد زمان آمدنت دیر میشود

دارد جوان سینه زنت پیر میشود


تاثیر گریه های غریبانه شماست

دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود

 



تاريخ : پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:, | 19:1 | نويسنده : پرهون |
نوروز اگر وقت ديدار است مردم

امسال بر داغي گرفتار است مردم ... 


حرمت نگه داريد پاي سفره عيد

چون مهدی زهرا عزادار است مردم
 ...

 

  نوروز اگر وقت ديدار است مردم  امسال بر داغي گرفتار است مردم ...   حرمت نگه داريد پاي سفره عيد  چون مهدی زهرا عزادار است مردم ...  هشیار باشید عید امسال ابتر است هرچه باشد فاطمیه روضه خوانی بهتر است گریه و سینه زنی و بیرق و بزم عزاست جانمــی جان بچــه ها ، امسال سال مــادر اســت عید 93 و فاطمیه ایام فاطمیه و عید نوروز  هشیار باشید عید امسال ابتر است  هرچه باشد فاطمیه روضه خوانی بهتر است  گریه و سینه زنی و بیرق و بزم عزاست  جانمــی جان بچــه ها ، امسال سال مــادر اســت هشیار باشید عید امسال ابتر است  هرچه باشد فاطمیه روضه خوانی بهتر است  گریه و سینه زنی و بیرق و بزم عزاست  جانمــی جان بچــه ها ، امسال سال مــادر اســت  عید 93 و فاطمیه ایام فاطمیه و عید نوروز

 

هشیار باشید عید امسال ابتر است

 

هرچه باشد فاطمیه روضه خوانی بهتر است

 

گریه و سینه زنی و بیرق و بزم عزاست

 

جانمــی جان بچــه ها ، امسال سال مــادر اســت

 



تاريخ : پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:, | 18:59 | نويسنده : پرهون |




تاريخ : پنج شنبه 28 اسفند 1393برچسب:, | 18:56 | نويسنده : پرهون |









مسلمانان چرا شب دفن شد صدیقه کبری؟ 
چرا گم شد نشان قبر آن انسیه حوراء؟ 
هنوز از رحلت ختم رسل نگذشته ایامی! 
نگین خاتم پیغمبران بشکست واویلا! 



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:13 | نويسنده : پرهون |



اَلـــلّــــهـُــــمَّ عَــــجِـّـــلْ لِـــوَلـــیـــِّکَ الــــْفــــَرَجْ



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:12 | نويسنده : پرهون |




کلام وحیانی زهرا سلام الله علیها :

اَیُّهَا النَّاسُ! اِعْلَمُوا اَنّی فاطِمَةُ وَ اَبی‏مُحَمَّدٌ، اَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطاً،

وَ لا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِکمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ

حَریصٌ عَلَیْکمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُوفٌ رَحیمٌ. 
فَاِنْ تَعْزُوهُ وَتَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ اَبی دُونَ نِسائِکمْ،وَ اَخَا ابْنِ عَمّی دُونَ رِجالِکمْ،

وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی اِلَیْهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ. 
فَبَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکینَ، ضارِباً ثَبَجَهُمْ،

اخِذاً بِاَکظامِهِمْ، داعِیاً اِلی سَبیلِ رَبِّهِ بِالْحِکمَةِ و الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ،

یَجُفُّ الْاَصْنامَ وَ یَنْکثُ الْهامَّ، حَتَّی انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَ لَّوُا الدُّبُرَ. 
امر به معروف را برای مصلحت جامعه،

نیکی به پدر و مادر را برای رهایی از غضب الهی،

صله ارحام را برای طولانی شدن عمر

و افزایش جمعیت،

وقصاص را وسیله حفظ خون ها،

وفای به نذر را برای در معرض مغفرت الهی قرار گرفتن،

دقت در کیل و وزن را برای رفع کم‏فروشی مقرر فرمود. 
نهی از شرابخواری را برای پاکیزگی از زشتی،

حرمت نسبت ناروا دادن را برای عدم

دوری از رحمت الهی، ترک دزدی را برای پاکدامنی قرار داد،

شرک را حرام کرد تا در یگانه‏پرستی خالص شوند. 
پس آن گونه که شایسته است از خدا بترسید،

از دنیا نروید جز آن که مسلمان باشید،

خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته اطاعت نمائید،

همانا که فقط دانشمندان از خاک می‏ترسند.

آن گاه فرمود: 
ای مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است،

آنچه ابتدا گویم در پایان نیز می‏گویم،

گفتارم غلط نبوده و ظلمی در آن نیست،

پیامبری از میان شما برانگیخته شد

که رنج های شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است،

و بر مؤمنان مهربان و عطوف است. 
پس اگر او را بشناسید می‏دانید

که او در میان زنان تان پدر من بوده،

در میان مردان تان برادر پسر عموی من است،

چه نیکو بزرگواری است آن که من این نسبت را به او دارم. 
رسالت خود را با انذار انجام داد،

از پرتگاه مشرکان کناره‏گیری کرده،

شمشیر بر فرق شان نواخت،

گلوی شان را گرفته و با حکمت

و پند و اندرز نیکو به سوی پروردگارشان دعوت نمود،

بت ها را نابود ساخته،

سر کینه‏توزان را می‏شکند،

تا جمع شان منهزم شده و از میدان گریختند.



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:10 | نويسنده : پرهون |
أشْهَدُ أنْ لا الهَ الّا اللَّه و أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه
خدایا تمام دعاهای درون فرقانت را به
برکت صلوات بر محمد و آل محمد نصیبمان فرما
تو را شاکریم ای الله الصمد

 



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:8 | نويسنده : پرهون |




چون فکرمی کنم که: 
زن وقتى موقعيت خود را خواهد يافت 
وزمانی گرمى بخش خانواده 
و مكمّل فعاليتهاى ديگر اجتماعى خواهدبودكه: 
حجاب بطور كامل رعايت شود.



در غير اينصورت ، 
با آرايش و خود نمائى نه تنها نيرويش صرف تجمّل وتبرج خواهدشد
بلکه درحقیقت برای خودنمائی :
زن مشغول خود 
ونيم ديگر اجتماع هم مشغول به اوخواهند بود.



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:6 | نويسنده : پرهون |

آیت الله حق شناس(ره):وقتی که شب شما، افق شما تاریک شد،

به قرآن پناه ببرید. آی جوانها! من دست به دامن شما هستم!
سحرها بلند شوید، تا اذان نگفته‌اند، قرآن بخوانید و ما را دعا کنید.



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:5 | نويسنده : پرهون |

علی ولی زاده آواتار ها



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 17:4 | نويسنده : پرهون |


╫❀نیایش❀╫ آواتار ها



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:59 | نويسنده : پرهون |

yanoor آواتار ها



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:57 | نويسنده : پرهون |

ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند

و

چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.

تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...

پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:48 | نويسنده : پرهون |

حضرت محمد (ص) : حد غیبت آنست که بگوئی درباره برادرت آن صفتی را که او دارد                                                                         ( و او از شنیدنش بدش آید )

پس اگر آنچه را که او ندارد بگوئی بهتان و تهمت است.

ارشاد القلوب دیلمی صفحه 190                                                                          



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:45 | نويسنده : پرهون |


               


پرتو یاد خدا گر دهد آرایش دل 

بگذرد عمر تو در سایه آسایش دل

ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار 

که از آن زاد، پریشانی و آلایش دل

هست تنها به خداوند قسم یاد خدای 

ما به راحت و آرامش و آسایش دل





تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:43 | نويسنده : پرهون |




تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:43 | نويسنده : پرهون |



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:40 | نويسنده : پرهون |

برخی زمینه های آرامش را بایستی در عوامل طبیعی جستجو کرد:


«وَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً»
؛ و شب را مایه آرامش قرار داده است.‏ (انعام، 96)

«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً»
؛

و خدا براى شما از خانه ‏هایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد. (نحل، 80)

«خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً»
؛

همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،

و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد. (روم، 21)

«جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً»
؛ شب را براى شما لباس قرار داد،

و خواب را مایه استراحت‏. (فرقان، 47)



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:38 | نويسنده : پرهون |



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:37 | نويسنده : پرهون |



تاريخ : چهار شنبه 27 اسفند 1393برچسب:, | 16:35 | نويسنده : پرهون |

 بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد

كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي   حجت حق تعالي ،

امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن " خليفه خدا درزمين " نبود ،

زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان .

پس مشيت و حكمت الهي  بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ،

تا دست دشمنان از وي  كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند .

بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ،

اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد .

ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و

اطاعت امير المؤمنين علي   ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ،

و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است

و مجال تنگ ، اما براي   اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ،

به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :" به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي  ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است كه نبوت را با حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولي ولايت راكه همان رابطه هدايت و تكميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي داند . رابطه اي  كه از اتصال عالم انساني به عالم الوهي كشف نمايد ، بواسطه دعوتهاي ديني قبل از موسي و دعوت ديني موسي و عيسي و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وي ( به عقيده شيعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقيقتي است زنده كه هرگز نظ ر علمي نمي تواند او ر ا از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد آري تنها مذهب تشيع است كه به زندگي اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است كه اين حقيقت ميان عالم انساني و الوهي  ، براي هميشه ، باقي و پا برجاست " يعني  با اعتقاد به امام حي غايب


صورت و سيرت مهدي ع 
چهره و شمايل حضرت مهدي ( ع ) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت

.گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي  - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ،

رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق .

قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ،

خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است .

وي   نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اكنون از نظرها غايب است .

ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي  اكبر است .

چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند

.حضرت مهدي ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است .

خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است .

مهدي ( ع ) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد .

خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ،

به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .

مهدي ( ع ) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد .

حتي  اگر حق كسي زير دندان ديگري   باشد ،

از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند .

به هنگام حكومت مهدي ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي   منافقان و خائنان ، نابود گردد .

شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي   شود .

نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ...برخي به او بگروند

، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي   ،

باقي   نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني   ،

در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي ( ع ) قيام كند زميني  نماند ،

مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .

در زمان حكومت مهدي ( ع ) به همه مردم ،

حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت كنند .

در آن روزگار ، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي ( ع ) با تاييد الهي   ،

خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي  در همگان پديد آورد ... .مهدي ( ع ) فرياد رسي است

كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .

در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي  بيمانند دست يابند .

حتي   چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند .

زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه هاي  زمين و ديگر معادن استخراج گردد .

در زمان مهدي ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ،

رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود .در جهان جاي ويراني نماند ،

مگر آنكه مهدي ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدي ( ع ) و در حكومت وي ،

سر سوزني  ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .

مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ،

وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .


شمشير حضرت مهدي ع

شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است .

شمشيري است خدائي   ،شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستكبران .

شمشير مهدي شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمكش را مي كشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد . 
روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست .

پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجاي آوردند .

بسياري  از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتي اولياء حق را زهر خوراندند و كشتند . اما در زمان حضرت مهدي   بايد از آنها انتقام گرفته شود . مهدي ع   آن قدر از ستمگران را بكشد كه بعضي گويند :

اين مرد از آل محمد ص نيست .

اما او از آل محمد ( ص ) است يعني از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است .

از روايات شگفت انگيزي كه در مورد حضرت مهدي ع   آمده است ،

خبري است كه از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در اين روايت 
حضرت باقر   ع   مي گويند : " مهدي ، بر مركبهاي پر صدايي ،

كه آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ،

همه آسمانها سفر مي كند " . و نيز در روايت امام محمد باقر   ع   گفته شده است

كه بيشتر آسمانها ، آباد و محل سكونت است . البته اين آسمان شناسي اسلامي ،

كه از مكتب ائمه طاهرين   ع استفاده مي شود ،

ربطي به آسمان شناسي يوناني و هيئت بطلميوسي ندارد ... و هر چه در آسمان شناسي يوناني ،

محدود بودن فلك ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ،

در آسمان شناسي اسلامي ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است

و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه هاي فراوان .

و گفتن چنين مطالبي از طرف پيامبر اكرم   ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با

عالم غيب و علم خدائي امكان نداشته است


غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري 
مدت غيبت صغري بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد   از سال 260ه. تا سال 329ه كه در اين مدت نايبان خاص ،

به محضر حضرت مهدي ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم مي رساندند .

نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام ع را داشته اند ،

چهار تن مي باشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند .

نخستين نايب خاص مهدي ( ع ) عثمان بن سعيد اسدي است .

كه ظاهرا بعد از سال 260 هجري وفات كرد ، و در بغداد به خاك سپرده شد .

عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود .

محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ع   محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است

كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد .

نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك چهل سال بطول انجاميد .

حسين بن روح نوبختي : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326هجري فوت كرد .

علي بن محمد سمري :

چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري در گذشت و در بغداد دفن شد .

مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است .

همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و

آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب

و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي  ع بودند .


غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه 
اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد ، و تاكنون ادامه دارد .

اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . د

ر زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده اي  به دست داده است

تا در هر عصر ، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق كند ،

نايب عام امام ع باشد و به نيابت از سوي امام

ولي  جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ،

در هيچ دوره اي پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است .

اكنون نيز ، كه دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگي  كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است

و نيز شرايط رهبري را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد

و مردم به او مراجعه مي كنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است

به نيابت از حضرت مهدي ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ،

حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است ،

زيرا رابطه اي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد .

بنابر راهنمايي امام زمان   عجل الله فرجه   براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ،

بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد ،

و چون كسي  - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت

بايد مجتهدان و علماي  ديگر مقام او را پاس دارند ،

و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني  او را كمك رسانند ،

تا قدرتهاي   فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند .

گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي ( ع ) - بسيار درد آور است ،

ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است

و نهان از مردم جهان زندگي مي كند ، روزي  كه " اقتضاي تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ،

و ضمن انقلابي پر شور و حركتي   خونين و پردامنه ،

بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ،

و رسم توحيد و آيين اسلامي  را عزت دوباره خواهد بخشيد .


اعتقاد به مهدويت در دوره هاي گذشته 
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي در دينهاي ديگر مانند :

يهودي ، زردشتي ، مسيحي و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ،

خصوصا ، به عنوان يك اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .


اعتقاد به حضرت مهدي  ( ع ) منحصر به شيعه نيست 
عقيده به ظهور حضرت مهدي ( ع ) فقط مربوط به شيعيان و عالم تشيع نيست ،

بلكه بسياري از مذاهب اهل سنت( مالكي ، حنفي  ، شافعي و حنبلي و ... )

به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در كتابهاي فراوان خود آورده اند

و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدي ( ع ) از حديثهاي متواتر و صحيح مي دانند.

 

دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ 
اين دعاء حضرت صاحب الا مرعليه السلام است كه تعليم فرمود آنرا به شخصى كه محبوس بود پس خلاص شد

اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ

خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ

و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است

الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ

محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام

وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى

چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد

فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ

كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ

الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت

السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ

همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ

محمد و آل پاكيزه اش

 

دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه 
كفعمى در مصباح فرموده اين دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ است

  اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفيقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ

خدايا روزى ما كن توفيق اطاعت و دورى از گناه

وَصِدْقَ النِّيَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَكْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ

و صدق و صفاى در نيت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسيله هدايت شدن

و استقامت و استوار كن

اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ

زبانهاى ما را به درستگويى و حكمت و لبريز كن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاك كن

بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاكْفُفْ اَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ

اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناك و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى

وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ

و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خيانت و ببند گوشهاى ما را از شنيدن سخنان بيهوده

وَالْغيبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصيحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمينَ

و غيبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسايى و خيرخواهى كردن و بر دانش آموزان

بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعينَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى

به كوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پيروى كردن و پند گرفتن و بر

مَرْضَى الْمُسْلِمينَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ

بيماران مسلمان به بهبودى يافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت

وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكينَةِ وَعَلَى الشَّبابِ

و مهربانى كردن و بر پيرانمان به وقار و سنگينى و بر جوانان

بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَياَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِياَّءِ

به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران

بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ

به فروتنى و بخشش كردن و بر مستمندان به شكيبائى و قناعت و بر پيكار كنندگان

بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ

به يارى و پيروزى و بر اسيران به رهايى يافتن و آسودگى و بر زمامداران

بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِيَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّيرَةِ وَبارِكْ

به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و بركت ده

لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ

براى حاجيان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ايشان واجب كردى از

الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَالرّاحِمينَ  

اعمال حج و عمرة بوسيله فضل و رحمت خودت اى مهربانترين مهربانان

 

دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاكَ

درمهج ذكر شده كه اين دعاء حضرت حجّة عليه السلام است

اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاكَ وَبِحَقِّ مَنْ

خدايا به حق هركه با تو راز گويد و به حق هر كه

دَعاكَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ

تو را در صحرا و دريا بخواند تفضل فرما بر فقيران مؤ منين و مؤ منات

باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنينَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ

به توانگرى و ثروت و بر بيماران مؤ منين و مؤ منات به بهبودى يافتن

وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْياَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ

و تندرستى و بر زندگان مؤ منين و مؤ منات به لطف و بزرگوارى

وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى

و بر مردگان مؤ منين و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر

غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمينَ غانِمينَ

غريبان مؤ منين و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق

بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ

محمد و آل او همگى

 

استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه 
سيّد عليخان در كلم طيّب فرموده اين استغاثه ايست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله عليه

هر جا كه باشى دو ركعت نماز بحمد و هر سوره كه خواهى بگذار پس رو بقبله زير آسمان بايست و بگو:

سَلامُ اللّهِ الْكامِلُ التّاَّمُّ

سلام خدا بطور كامل

الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ

و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پيوسته و بركتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت

اللّهِ وَوَلِيِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ

خدا و ولى او در زمين و ساير كشورهايش و جانشين او بر خلق و بندگانش و نژاد پاك

النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ يمانِ

نبوت و باقيمانده عترت و (آن سرور) برگزيده يعنى حضرت صاحب الزمان و آشكاركننده ايمان

وَمُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ

و ياددهنده احكام قرآن و پاك كننده زمين و گسترنده عدالت در درازا و پهناى

وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ

زمين و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسنديده و فرزند

الاْئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِياَّءِ الْمَرْضِيّينَ الْهادِى

امامان پاكيزه و وصى فرزند اوصياء پسنديده آن راهنماى

الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ

معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم

الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ

مؤ منى كه ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خواركننده كافران

الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ

سركش و ستمكار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان

السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان سلام

عَلَيْكَ يَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ

بر تو اى فرزند پيشوايان و حجتهاى معصوم و پيشواى بر خلق

اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ

همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولايت و پيرويت

اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ

گواهى دهم كه تويى آن پيشواى راه يافته چه در گفتار و چه در كردار و تويى آن بزرگوارى كه زمين را پر از

قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ

عدل و داد كنى پس آنكه پر از ستم و بيدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم كه شتاب كند

در فرج تو و راه آمدنت را هموار

مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمانَكَ وَكَثَّرَ اَنْصارَكَ وَاَعْوانَكَ وَاَنْجَزَ لَكَ ما

و زمان ظهورت را نزديك و يار و ياورت را بسيار گرداند و آنچه

وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلينَ وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا

به تو وعده فرموده درباره ات وفا كند زيرا كه او راستگوترين گويندگان است كه فرموده ((و ما خواستيم بر كسانى كه

فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ

در زمين زبون شمرده مى شدند منت نهيم و ايشان را پيشوايانى كنيم و وارثانشان گردانيم )) اى سرور من اى صاحب

الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى كَذاوَكَذا (وبجاى كَذاوَكَذاحاجات خودراذكركند (

الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم اين و اين است

فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَكَ

پس شفاعت كن برايم در برآمدنش زيرا كه من با حاجت خويش به تو متوجه شده ام زيرا مى دانم كه

عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ

شفاعت تو به درگاه خدا پذيرفته و مقامت پسنديده است پس به حق همان خدايى كه شما را در كار خود مخصوص كرده

وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَ اللّهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللّهَ

و براى راز و سِرّش پسنديده و بدان مقامى كه شما در نزد خدا ميان خود و او داريد كه از خداى

تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتى

تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعايم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد

و بخواه هر چه خواهى كه برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گويد:

كه بهتر آنست كه در ركعت اوّل نماز اين استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در ركعت دويّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ .

منبع: http://www.rahpouyan.com/yas/miladmahdi.htm

 

 


تاريخ : پنج شنبه 14 اسفند 1393برچسب:, | 9:52 | نويسنده : پرهون |

 


ولادت 
ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ،

نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ،

و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع ) و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ،

كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار ، نگراني هايي پديد آمد .

علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود :

از امام حسن عسكري ( ع ) فرزندي  تولد خواهد يافت

كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و

داد را جانشين ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه

بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته شده و

به گوش زمامداران رسيده بود   در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ،

معتصم عباسي  ، هشتمين خليفه عباسي   ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد

، سامرا ، شهر نوساخته را مركز حكومت عباسي   قرار داد اين انديشه -

كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل مي نمايد و

بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بيگناه را كشت ،

و يا قابله هايي را پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند -

در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع ) نمرود چنين كرد .

در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود .

ولي خدا نخواست . همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ،

غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و كامل مي كند ، اگر چه كافران و

ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري ( ع ) نيز

داستان تاريخ به گونه اي   شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد  

امام دهم بيست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ،

و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر مي برد به هنگامي كه ولادت

، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ،

و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ،

و اگر پديد آمد و بدين جهان پاي  نهاد ، او را از ميان بردارند  

بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي   ، دوران حمل و سپس تولد او ،

همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ،

يا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد .

آنان نيز مهدي  را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به صورت عادي.

شيعيان خاص ، مهدي ( ع ) را مشاهده كردند 
در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدي  كه پدر بزرگوارش حيات داشت ،

شيعيان خاص به حضور حضرت مهدي ( ع) مي رسيدند  

از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند

تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ،

و امام چنان كرد   آنان پسري را ديدند كه بيرون آمد ، همچون پاره ماه ،

شبيه به پدر خويش . امام عسكري فرمود : " پس از من ،

اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ،

امراو را اطاعت كنيد ، از گرد رهبري او پراكنده نگرديد ، كه هلاك مي شويد

و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ،

تا اينكه زماني دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد

، اطاعت كنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت كبري 

، امام مهدي را به جماعت شيعيان معرفي فرمود ،

و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت .

يكي  از متفكران و فيلسوفان قرن سوم هجري كه به حضور امام رسيده است ،

ابو سهل نوبختي مي باشد باري ، حضرت مهدي ( ع ) پنهان مي زيست

تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكري  

در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري ديده از جهان فرو بست .

در اين روز بنا به سنت اسلامي ،

مي بايست حضرت مهدي بر پيكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ،

تا خلفاي ستمگر عباسي جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ،

و يا بد خواهان آن را از مسير اصلي منحرف كنند ، و وراثت معنوي  و

رسالت اسلامي و ولايت ديني را به دست ديگران سپارند .

بدين سان ، مردم ديدند كودكي همچون خورشيد تابان با شكوه هر

چه تمامتر از سراي امام بيرون آمد ، و جعفر كذاب عموي 

خود را كه آماده نماز گزاردن بر پيكر امام بود به كناري زد ،

و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد

 


تاريخ : پنج شنبه 14 اسفند 1393برچسب:, | 9:49 | نويسنده : پرهون |
به رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر دادند که سعد بن معاذ فوت کرده.
پیغمبر صلی الله علیه و آله با اصحابشان از جای برخاسته، حرکت کردند.
با دستور حضرت - در حالی که خود نظارت می فرمودند - سعد را غسل دادند.
پس از انجام مراسم غسل و کفن، او را در تابوت گذاشته و برای دفن حرکت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر صلی الله علیه و آله پابرهنه و بدون عبا حرکت می کرد.
گاهی طرف چپ و گاهی طرف راست تابوت را می گرفت، تا نزدیکی قبر سعد رسیدند.
حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و
آجر و وسایل دیگر را بیاورند! سپس با دست مبارک خود، لحد را ساختند و
خاک بر او ریختند و در آن خللی دیدند آنرا بر طرف کردند و پس از آن فرمودند:
 من می دانم این قبر به زودی کهنه و فرسوده خواهد شد،
لکن خداوند دوست دارد هر کاری که بنده اش انجام می دهد محکم باشد.
در این هنگام، مادر سعد کنار قبر آمد و گفت:
سعد! بهشت بر تو گوارا باد!
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
مادر سعد! ساکت باش! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن!
اکنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده می باشد.
آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم که همراه پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند،
عرض کردند:
یا رسول الله ! کارهایی که برای سعد انجام دادید نسبت
به هیچ کس ‍ دیگری تاکنون انجام نداده بودید:
شما با پای برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید.
رسول خدا فرمود: ملائکه نیز بدون عبا و کفش بودند. از آنان پیروی کردم .
عرض کردند: گاهی طرف راست و گاهی طرف چپ تابوت را می گرفتید!
حضرت فرمود :چون دستم در دست جبرئیل بود،
هر طرف را او می گرفت من هم می گرفتم !
عرض کردند: یا رسول الله بر جنازه سعد نماز خواندید و
با دست مبارکتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست کردید،
باز می فرمایید سعد را فشار قبر گرفت ؟
حضرت فرمود: آری، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است.

پی نوشت:

*اثر حجة الاسلام استاد محسن قرائتی.
منبع
 


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:21 | نويسنده : پرهون |

 

یکی، در پیش بزرگی از فقر خود شکایت می‏کرد و سخت می‏نالید. گفت:
خواهی که ده هزار درهم داشته باشی و چشم نداشته باشی؟ گفت:
البته که نه. دو چشم خود را با همه دنیا عوض نمی‏کنم. 
گفت: عقلت را با ده هزار درهم، معاوضه می‏کنی؟ 
گفت: نه. 
گفت: گوش ودست و پای خود را چطور؟
گفت: هرگز.
گفت: پس هم اکنون خداوند، صدها هزار درهم در دامان تو گذاشته است.
باز شکایت داری و گله می‏کنی؟!بلکه تو حاضر نخواهی بود که
حال خویش را با حال بسیاری از مردمان عوض کنی و خود را خوش‏تر و خوش بخت‏تر
از بسیاری از انسان‏های اطراف خود می‏بینی. پس آنچه تو را داده‏اند،
بسی بیش‏تر از آن است که دیگران را داده‏اند و تو هنوز شکر
این همه را به جای نیاورده، خواهان نعمت بیش‏تری هستی!.

پی نوشت:

* اثر امام محمد غزالی.
منبع


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:15 | نويسنده : پرهون |

 

می‏گویند: گروهی به عیادت مریضی رفتند، در میان آنان جوان لاغر اندامی بود،
مریض به او گفت: این لاغری تو از چیست؟ پاسخ داد: علتش امراض و اسقام است.
گفت: تو را به خدا قسم حقیقت حالت را به من بگو. جوان گفت:
شیرینی دنیا را چشیدم تلخ بود، زر و زیورش نزدم کوچک است،
طلا و سنگش پیشم یکسان است،
گویی عرش حق را برای تماشایم
ظاهر کرده‏اند و من آن را آنچنان که هست می‏بینم،
رفتن مردم را به سوی بهشت و جهنّم مشاهده می‏کنم،
با تماشای این حقایق روزم به روزه می‏گذرد و شبم به بیداری،
در آنچه هستم، از عبادت و عمل به چشمم نمی‏آید؛
زیرا عملم در برابر ثواب حق بسیار کم است‏.

پی نوشت:

*اثر استاد حسین انصاریان.
منبع


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:12 | نويسنده : پرهون |

 

در روایتی آمده است: در هر بیست و چهار ساعت برای عبد بیست
و چهار خزانه مرتب قرار داده می‏شود، درب یکی از آن خزانه‏ها باز می‏شود،
آن را پر از نور عمل نیکش می‏بیند، عملی که آن را در یک ساعت
از بیست و چهار ساعت انجام داده، به مشاهده آن نور،
چنان انبساط و خوشحالی به او دست می‏دهد، که اگر بر اهل جهنّم پخش کنند،
شگفت‏زده می‏شوند.
سپس خزانه‏ای را باز می‏کنند تاریک و سیاه، بوی بدی از آن می‏آید
و این نتیجه ساعتی است که در آن معصیت خدا را کرده،
به فزع و ترسی گرفتار می‏شود که اگر بر اهل بهشت تقسیم کنند
عیش آن‏ها را ناقص می‏کند. خزانه دیگری بر او می‏گشایند
که از دیدن آن نه خوشحال می‏شود نه بدحال و آن ساعتی است
که در آن خواب بوده، یا غافل از برنامه بوده، یا به کاری از مباحات دنیا مشغول بوده است
، از خالی بودن آن خزانه دچار اندوه می‏شود که چرا در حالی
که قدرت داشته آن ساعت را به منافع الهی پر نکرده و از آن غفلت ورزیده!!
و به همین صورت خزانه طول عمر را حساب کنید که چه چیزی در آن قرار داده‏اید
، آیا به حق پر کرده‏اید، یا از باطل و لهو و لعب آن را آلوده نموده‏اید؟
ای نفس! امروز که فرصت داری کوشش کن که خزانه‏های
ساعاتت را آباد کنی و آن‏ها را از گنج‏های الهی بی‏بهره مگذاری.
جایی که اسباب بزرگی تو است، میل به کسالت مکن و با استراحت و غفلت،
بهره‏های الهی را از دست مده. مواظب باش از درجات
علیّین محروم مشوی و حسرت و اندوه همیشگی برایت نماند.

پی نوشت:

*اثر استاد حسین انصاریان
منبع


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:11 | نويسنده : پرهون |
علی علیه السلام در بصره برای عیادت علاء بن زیاد آمد،
چون خانه وسیع او را دید، فرمود:
چنین خانه وسیعی را در دنیا برای چه می خواهی؟
تو در آخرت به خانه وسیع محتاج تری.
آری، اگر به وسیله این خانه وسعت خانه آخرت بخواهی،
در آن از مهمان پذیرایی کن و صله رحم بجای آر و حقوق
شرعیه را از آن آشکار کن، چون چنین عمل کنی به خانه وسیع آخرت رسیده ای .

پی نوشت:

*اثر استادحسین انصاریان.
منبع


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:9 | نويسنده : پرهون |

 

شیطان، موسی را ملاقات کرد و به حضرت عرضه داشت:

ای موسی! تویی آن انسانی که خداوند مهربان تو را به رسالت برگزیده

و بی واسطه با تو سخن می گوید، روی این حساب

از آبروی فوق العاده ای برخورداری، من یکی از مخلوقات خدایم و

گناهی را مرتکب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه کنم!!

به پیشگاه محبوب عالمیان واسطه شو تا توبه ام را بپذیرد.

موسی بزرگوار قبول کرد، از خداوند مهربان درخواست کرد:

الهی! توبه اش را بپذیر.

خطاب رسید: موسی! خواسته ات را قبول کردم،

به شیطان امر کن به قبر آدم سجده کند، چرا که توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.

موسی، ابلیس را دید و پیشنهاد مقصود خلقت را به او گفت.

سخت عصبانی و خشمگین شد و با تکبر گفت: ای موسی!

من به زنده او سجده نکردم، توقّع داری به  مرده او سجده کنم!!

سپس گفت: ای موسی! به خاطر این که به درگاه حق

جهت توبه من شفاعت کردی بر من حق دار شدی،

به تو بگویم که در سه وقت مواظب ضربه من باش

که هرکس در این سه موضع، مواظب من باشد از هلاکت مصون می ماند.

1. به هنگام خشم و غضب، مواظب فعالیت من باش

که روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است

و همانند خون در تمام وجودت می چرخم، تا به

وسیله تیشه خشم، ریشه ات را برکنم.

2. به وقت قرار گرفتن در میدان جهاد، متوجّه باش

که در آن وقت من مجاهد فی سبیل اللّه را به یاد فرزندان و زن و اهلش انداخته،

تا جایی که رویش را از جهاد فی اللّه برگردانم!

3. بترس از این که با زن نامحرم خلوت کنی که من

در آنجا واسطه نزدیک کردن هر دو به هم هستم!

در این داستان عجیب، شیطان به سه برنامه خطرناک اشاره دارد:

شهوت، غضب و حرص.

در هر صورت باید گفت: بدون شک، فرار انسان از جهاد،

ریشه ای جز حرص به دنیا ندارد و امتناع ابلیس از سجده به آدم

منشأی غیر حسد نمی تواند داشته باشد و این حسد،

درب بسیار بزرگی است که شیطان با ورودش، قدرت تسخیر قلب را پیدا می کند.

پی نوشت:

*اثراستاد حسین انصاریان.



تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:3 | نويسنده : پرهون |
متن حدیث : ((مَنْ أَصْعَدَ إِلَي اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِه‏.))
ترجمه : ((کسی که عبادت پاک و خالص خود را به بالا بفرستد،
خداوند عزیز و جلیل، بهترین مصالحش را بر او نازل می گرداند.))
 


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 17:2 | نويسنده : پرهون |

ویژگی منحصر به فرد

فاطمه علیهاالسلام را همه می شناسند؛ حتی غیر مسلمانان نیز از او به قداست یاد می کنند. مهربانی، شجاعت، عصمت، دانش، تقوا و در یک کلام، فضلیت ها با نام فاطمه گره خورده است. فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر خداست که در قرآن، مقام والایش بیان شده است، قلب و جان پیامبر صلی الله علیه و آله که تاریخ، سفارش های ایشان را به محبت او و فرزندانش ثبت کرده است. نام فاطمه علیهاالسلام ، با مظلومیت هم گره خورده است و سوم جمادی الثانی، سالروز شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، بهترین فرصت برای گره زدن دل های شیدا بر گوهرهای حُسن اوست.

آغاز مظلومیت

داغ فراق پیامبر صلی الله علیه و آله برای جهان اسلام و به ویژه خانواده ایشان مصیبت بزرگی بود، به ویژه آنکه این مصیبت بزرگ، آزارهای سختی را در پی داشت که در طول تاریخ، گریبانگیر اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله شد. این مصیبت ها آن قدر کمرشکن بود که زهرا علیهاالسلام زبان به شکوه گشود: «پدرجان! تنها و حیران مانده ام. صدایم خاموش شده و پشتم شکسته است. زندگی ام مکدّر گردیده و دنیا بر من تاریک شده است». اشعاری هم که منسوب به ایشان است، عظمت مصیبت را می رساند که: «مصیبت هایی بر من فرو ریخت که اگر بر روزهای روشن می ریخت، همه در سیاهی فرو رفته و شب می شدند».

گریه های زهرا علیهاالسلام

پنج نفر در دنیا به «بکّاء» یعنی بسیار گریه کننده معروف شده اند؛ آدم علیه السلام که در جدایی از بهشت می گریست. یعقوب علیه السلام که بر جدایی یوسف گریه می کرد. یوسف علیه السلام که در فراق یعقوب علیه السلام شبانه روز اشکش جاری بود. اما فاطمه علیهاالسلام آن قدر بر وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله گریست که اهل مدینه از گریه او ناراحت شدند و اعتراض کردند. از این رو، ایشان به مقبره شهدای اُحُد می رفت و آنجا گریه می کرد. بعد از او هم امام سجاد علیه السلام بر مصیبت پدرش امام حسین علیه السلام می گریست. به یقین زهرا فقط در فراق پدر خویش نمی گریست، بلکه پی آمدهای دردناک رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله ، شکیب آن بانوی شکیبا را گرفته و پشت آن کوه صبر را خم کرده بود.

عیادت زنان مدینه

هنگامی که حضرت فاطمه علیهاالسلام در بستر شهادت قرار گرفت، زنان مدینه به عیادت او رفتند و جویای احوالش شدند. حضرت پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «به خدا سوگند از دنیای شما بیزارم و مردهای شما را دشمن می دارم... . کردار مردان شما زیانی آشکار است؛ چرا که آنها از ابوالحسن علی علیه السلام روی گردان شدند. سوگند به خدا روی گردانی آنها از علی علیه السلام ، به این دلیل است که شمشیر علی در میدان های نبرد، تیز و کوبنده بود. او باکی از مرگ نداشت... . آنها بر ما ستم کردند و دست از یاری ما کشیدند».

سخنان علی و فاطمه علیهماالسلام با یکدیگر

هنگامی که فاطمه علیهاالسلام احساس کرد زمان رحلتش نزدیک شده است، خطاب به علی علیه السلام گفت: «ای پسر عمو! از روزی که با من زندگی کردی، از من دروغ و خیانتی ندیدی و هیچ گاه با تو مخالفت نکردم». علی علیه السلام فرمود: «نه هرگز، تو آگاه ترین، نیکوکارترین و گرامی ترین شخص هستی و خوف تو در پیشگاه خدا بیشتر از آن است که تو را به خاطر مخالفت با من، سرزنش کنم. فراق تو برای من بسیار سخت است، ولی چه باید کرد که چاره ای از مرگ نیست. سوگند به خدا، مصیبت رسول خدا را بر من تازه کردی و فراق و فقدان تو برای من بسیار بزرگ و دشوار است.... این مصیبتی است که تسلیت و آرامش ندارد و حادثه ای جان سوز و جبران ناپذیر است». سپس ساعتی با هم گریه کردند.

لحظه غم انگیز شهادت

زمانی که وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام نزدیک شد، به اسماء بنت عُمَیس فرمود: «آبی بیاور تا وضوبگیرم». ایشان وضو گرفتند و به روایتی غسل هم کردند. سپس خود را معطّر ساخته و لباس های تازه ای پوشیدند و فرمودند: «ای اسماء! مقداری از آن کافور بهشتی را بالای سرم بگذار تا مرا با آن حنوط کنند». سپس پای خود را به سمت قبله دراز کرده، خوابیدند و پارچه ای بر روی خود کشیدند و فرمودند: «ای اسماء! ساعتی صبر کن و بعد از آن مرا صدا بزن، اگر جوابی ندادم، بدان که من به پدر خویش ملحق شده ام و علی علیه السلام را باخبر کن». اسماء بعد از ساعتی، چند مرتبه ایشان را صدا زد، ولی جوابی نشنید. سپس پارچه را از روی ایشان برداشت و دریافت که مرغ روحش به بهشت برین پرواز کرده است.

حسن و حسین علیهماالسلام درکنار بدن مادر

زمانی که اسماء از شهادت فاطمه علیهاالسلام آگاه شد، سراسیمه از خانه بیرون آمد و حسن و حسین علیهماالسلام را در بیرون خانه ملاقات کرد. آنها سراغ مادر خویش را گرفتند، ولی جوابی دریافت نکردند. از این رو، با عجله داخل خانه شدند و مادر را رو به قبله در حال خواب دیدند. حسین علیه السلام مادر را تکانی داد و دریافت که او از دنیا رفته است. پس رو به برادر کرد و گفت: «برادر جان! خدا به تو در مصیبت مادرمان اجر دهد». در این لحظه حسن علیه السلام خود را روی مادر انداخت. گاهی او را می بوسید و گاهی می گفت:« مادرم! با من سخن بگو قبل از آنکه روح از بدنم بیرون رود». حسین علیه السلام نیز پاهای مادرش را می بوسید و می گفت: «مادرم! من پسرت حسین هستم، پیش از آنکه قلبم شکافته شود با من سخن بگو».

امیرمؤمنان و خبر شهادت زهرا علیهاالسلام

اسماء به حسن و حسین علیهماالسلام گفت: « نزد پدر بروید و وفات مادرتان را به او خبر دهید». حسن و حسین علیهماالسلام از خانه بیرون آمدند، در حالی که فریاد می زدند: «آه ای محمد صلی الله علیه و آله ، ای احمد! امروز مصیبت فقدان تو برای ما تازه شد ؛ چرا که مادرمان از دنیا رفت». آن دو وارد مسجد شدند و خبر شهادت مادر را به علی علیه السلام رساندند. امیر مؤمنان از شنیدن این خبر آن چنان متأثر شد، که بی هوش بر زمین افتاد و تا وقتی آبی به صورتش نزده بودند، در همان حال بود. سپس با ندایی جان سوز فرمود: «ای دختر محمد! به چه کسی خود را تسلیت دهم. تا زنده بودی مصیبتم را با تو تسلیت می دادم، اکنون بعد از تو چگونه آرام گیرم».

وصیت نامه زهرا علیهاالسلام

امام علی علیه السلام با قامتی خمیده از درد فقدان زهرا علیهاالسلام ، کنار بدن پاکش حاضر شد. روانداز او را بلند کرد و نامه ای بالای سر فاطمه علیهاالسلام مشاهده کرد. آن را برداشت و خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. این وصیت فاطمه علیهاالسلام دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله است: فاطمه گواهی می دهد که خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد صلی الله علیه و آله ، بنده و فرستاده خداست. بهشت و دوزخ حق است و تردیدی در بر پاشدن قیامت نیست و خداوند مردگان را از قبر بر می انگیزد. ای علی! من فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله هستم که خداوند مرا به ازدواج تو در آورد تا در دنیا و آخرت، از آن تو باشم. تو از دیگران به من شایسته تری. مرا شبانه حنوط کن، غسل بده و کفن نما، و شبانه بر من نماز بخوان و مرا به خاک بسپار و به هیچ کس خبر نده. تو را به خدا می سپارم و به فرزندانم تا روز قیامت درود می فرستم».

مدینه در سوگ فاطمه علیهاالسلام

هنگامی که خبر وفات حضرت فاطمه علیهاالسلام در مدینه منتشر گردید، همگان ناله کنان به خانه علی علیه السلام آمدند و دسته دسته برای عرض تسلیت شرفیاب شدند. آن حضرت نشسته بود و حسن و حسین علیهماالسلام مقابل ایشان نشسته بودند و گریه می کردند؛ به طوری که مردم از گریه آن دو، اشکشان جاری می شد. زینب وام کلثوم نیز اشکشان خشک نمی شد. مردم منتظر بودند تا بر بدن پاک زهرا علیهاالسلام نماز بخوانند. در این وقت ابوذر بیرون آمد و گفت: «بیرون آوردن جسم فاطمه علیهاالسلام تا شب به تأخیر افتاد». با این خبر، مردم از آنجا پراکنده شدند.

غسل و دفن شبانه

زمانی که شب فرا رسید، امیر مؤمنان علی علیه السلام بنا به وصیت زهرا علیهاالسلام ، به کمک اسماء بنت عمیس، بدون آنکه پیراهن او را از تن بیرون آورد، فاطمه را غسل داد و او را داخل تابوت نهاد. حضرت سپس به امام حسن علیه السلام فرمود: «به ابوذر خبر بده بیاید». او ابوذر را خبر کرد و با هم فاطمه علیهاالسلام را تا محل نماز حمل کردند. تشییع شبانه زهرا علیهاالسلام با حضور امام حسن، امام حسین، سلمان، ابوذر، مقداد و چند نفر از یاران ویژه حضرت انجام گرفت. آنان بر جسم حضرت زهرا علیهاالسلام نماز خواندند و شبانه او را به خاک سپردند. حضرت علی علیه السلام اطراف قبر حضرت زهرا علیهاالسلام هفت قبر دیگر ساخت تا قبر فاطمه علیهاالسلام شناخته نشود. به روایتی نیز چهل قبر دیگر را آب پاشید که معلوم نشود کدام تازه است و بنا به روایت سوم، قبر زهرا علیهاالسلام را مسطّح و هموار نمود تا مشخص نباشد.

اختلاف در محل قبر فاطمه علیهاالسلام

مزار شریف حضرت فاطمه علیهاالسلام بر ما آشکار نیست. بعضی می گویند علی علیه السلام ، فاطمه علیهاالسلام را نزدیک قبور امامان بقیع دفن کرده است. بعضی هم معتقدند زهرا علیهاالسلام ، مابین قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و منبر آن حضرت به خاک سپرده شده است. برخی دیگر می گویند آن حضرت، در خانه خود دفن شده است.

مدینه! فاطمه تو هنوز هم تنهاست نشان غربتش از قبر بی نشان پیداست
پس از رسول بیان کن حکایت غم او دلیل عمر کم و ازدیاد ماتم او
چه شد که گفت علی جان! شبانه دفنم کن شبانه غسل بده، مخفیانه دفنم کن
مدینه! کاش کسی بود وقت تدفینش کمک کند به علی از برای تسکینش

محمد موحدیان

بالاترین سند مظلومیت خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ، مخفی بودن قبر فاطمه علیهاالسلام است. سالانه، میلیون ها نفر مسلمان برای انجام اعمال حج به مکّه و مدینه سفر می کنند. آنها از خود می پرسند قبر فاطمه دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله کجاست و چرا زهرا علیهاالسلام وصیت نمود او را شبانه دفن کنند؟

سخنان علی علیه السلام بعد از خاک سپاری

پس از آنکه امیر مؤمنان علی علیه السلام از خاک سپاری فاطمه علیهاالسلام فارغ شد، اشکش جاری گردید و رو به طرف قبر پیامبر کرد و فرمود: «سلام برتو ای رسول خدا! سلامی از طرف خودم و دخترت که هم اکنون در جوارت آرمیده و به سرعت به تو ملحق شده است. ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله صبرم از فراق دختر برگزیده ات کم شده و طاقتم از دست رفته است، ولی پس از روبه رو شدن با فاجعه سترگ رحلت تو، هر مصیبتی به من برسد کوچک خواهد بود. ... پیامبر خدا! امانتی که به من سپرده بودی، به تو برگردانده شد. اما اندوه من همیشگی است و شب هایم را با بیداری به سر می برم تا اینکه به تو بپیوندم».

برخورد شدید علی علیه السلام با اندیشه نبش قبر

زمانی که مردم مدینه از خاک سپاری زهرا علیهاالسلام آگاه شدند، صدای گریه شان بلند شد و همدیگر را سرزنش می کردند که: «پیامبر شما جز یک دختر در میانتان نگذاشت و هیچ یک در مراسم نماز و دفن او نبودید و قبر او را نمی شناسید». تعدادی از آنان گفتند: «چند تن از زنان با ایمان را بیاورید تا این قبرها را نبش کنیم و بر جنازه فاطمه نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم». علی علیه السلام از این تصمیم با خبر شد و با عصبانیت تمام، در حالی که چشمانش سرخ شده و رگ های گردنش نیز از عصبانیت پرخون گردیده بود، شمشیر به دست به قبرستان رفت و مردم را از نبش قبرها باز داشت.

نمونه ای از کلمات نورانی فاطمه علیهاالسلام

اگر روزه، زبان، گوش، چشم و دست و پای روزه دار را از ارتکاب اعمال ناپسند دور نکند، به چه دردش می خورد؟

آن زمان که زن در خانه خود می ماند (وبه امور زندگی و تربیت فرزند می پردازد) به خدا نزدیک تر است.

از دنیای شما سه چیز محبوب من است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا صلی الله علیه و آله و انفاق در راه خدا.

پاداش خوشرویی در برابر مؤمن، بهشت است و خوشرویی با دشمنِ انسان های ستیزه جو، انسان را از عذاب آتش باز می دارد.

کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا بفرستد، خداوند بزرگ، برترین مصلحت را به سوی او خواهد فرستاد.

سلامی به محضر زهرای مرضیه علیهاالسلام

سلام بر تو ای دختر رسول خدا،... سلام بر تو ای سرور زنان عالمیان، سلام بر تو ای همسر ولیّ خدا و بهترین خلق خدا بعد از پیامبرش، سلام بر تو ای مادر حسن و حسین علیهماالسلام ، ... سلام بر تو ای صدّیقه شهیده،... سلام بر تو ای با فضیلتِ پاک، سلام بر تو ای حوریه اِنسی،... خدا و فرشتگانش را گواه می گیرم که دوستِ دوستداران تو و دشمن دشمنان توام.

دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد سراغ باغ گلی را شبانه می گیرد
چه حکمت است که چون نام فاطمه آید برای گریه، دل من بهانه می گیرد

 

 


تاريخ : سه شنبه 12 اسفند 1393برچسب:, | 16:57 | نويسنده : پرهون |

زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد ،

که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت.

و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاری‌هایش،

زیبا،‌درخشان و جاودانی است.



تاريخ : سه شنبه 5 اسفند 1393برچسب:, | 20:31 | نويسنده : پرهون |

افسران - گناه نمی کند



تاريخ : یک شنبه 3 اسفند 1393برچسب:, | 17:59 | نويسنده : پرهون |

ShiaCalendar-M02-20090212091156-big.jpg (1280×1024)



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:58 | نويسنده : پرهون |

QKs44399.jpg (425×567)



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:57 | نويسنده : پرهون |

pys02590.jpg (720×459)



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:56 | نويسنده : پرهون |

افسران - جانم به فدایت... امام همیشه بهار من...

 



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:55 | نويسنده : پرهون |

افسران - راز سنگ قبر آیت الله بهجت+ عکس

 

ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ (ره) حکایت ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺍﺭد:

ﭘﺴﺮ ﺑﺰﺭﮔشاﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻌﺪ ﻓﻮﺕ آیت ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﺍﺵ ﻫﺎ

ﯾک ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ ﺑﺮﺍﯼ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺳﺎﺯند. ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴند

آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﻌﻈﻤﯽ، ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ بر میدارد ﺭﻭﯼ ﯾک ﺳﻨﮓ ﺩﯾﮕر ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴند

ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ، ﺑﺎﺯ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﺑﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﺭد ﺧﻼﺻﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴند

ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﺧﻮﺭد. ﭘﯿﺶ ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪ

آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻬﺠﺖ ﻣﯽ ﺭوند ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﯽ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ

ﭘﺴﺮ ﺍﺭﺷﺪشاﻥ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﻮﺗﺶ ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ

ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮﺵ ﻓﻘﻂ ﺑﻨﻮﯾﺴﻨﺪ «ﺍﻟﻌﺒﺪ» ﭼﻮﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ

ﺍﻓﺘﺨﺎﺭشاﻥ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺮﺟﻊ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﻋﺒﺪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﻮﺩ...
شادی روح پر فتوح مرحوم آیت الله بهجت، صلوات



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:55 | نويسنده : پرهون |

افسران - خاطره ای تکان دهنده از زبان دوست شهید خلیلی درآن حادثه تلخ

 

 


تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:54 | نويسنده : پرهون |

افسران - خوش به حال مهمان های امام رئوف

 

مرد گفت: «سفر سختی بود. یک ماه طول کشید».
امام رضا علیه السلام فرمودند: «خوش آمدی!»
ـ «ببخشید که دیروقت رسیدم.

بی پناه بودن مرا مجبورکرد که دراین وقت شب، مزاحم شما شوم».
امام لبخندی زدند و فرمودند: «با ما تعارف نکن!

ما خانواده ای مهمان دوست هستیم».

در این هنگام روغن چراغ گردسوز فرونشست و

شعله اش آرام آرام کم نور شد. میهمان دست برد

تا روغن در چراغ بریزد، اما امام دست او را آرام برگرداند و خود،

مخزن چراغ را پر کرد.
مرد گفت: «شرمنده ام! کاش اینقدر شما را به زحمت نمی انداختم».
امام در حالی که با تکه پارچه ای، روغن را از دستش پاک میکرد،

فرمودند: «ما خانواده ای نیستیم که مهمان را به زحمت بیندازیم».

خوشا به حال مهمان های امام رئوف



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:53 | نويسنده : پرهون |

 

یک موتور گازی داشت و هر روز صبح و عصر سوارش میشد

و قار قار قار باهاش میومد

مدرسه و بر می گشت یه روز که پشت همین موتور نشسته بود رسید

به چراغ قرمز ترمز زد و ایستاد یه نگاهی به دور و برش کرد

و موتور رو زد روی جک و رفت بالای موتور و فریاد زد

الله اکبر الله اکبر...

نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب!

اشهدان لا اله الا الله...

هر کی آقا مجید رو نمی شناخت غش غش

می خندید و متلک مینداخت و هر کی هم میشناخت

مات و مبهوت نگاهش میکرد که این

مجید چش شده قاطی کرده چرا!

خلاصه چراغ سبز شد و ماشین ها راه افتادن و رفتن...

و آشنا ها اومدن سراغ مجید و گفتند

آقا مجید چطور شد یهو حالتون خوب بود که؟

مجید یه نگاهی انداخت به رفقاش و گفت:

مگه متوجه نشدید!پشت چراغ قرمز یه

ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود

و آدم های دورش نگاهش میکردن

 من دیدم توی روز روشن جلوی چشم امام زمان (عج) داره

گناه میشه...به خودم گفتم چیکار کنم که

اینا حواسشون پرت بشه،دیدم این بهترین کاره.

(برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین)

شادی روح امام (ره) و شهدا صلوات



تاريخ : شنبه 2 اسفند 1393برچسب:, | 19:53 | نويسنده : پرهون |
http://kowsarblog.ir/admin.php?ctrl=widgets&action=edit&wi_ID=300731